مقدمه
سنتور، از مجموعهای سیمهای فلزی تشکیل شده و با دو مضراب که هرکدام در یک دست قرار میگیرد، نواخته میشود. این ساز به واسطه وسعت صوتی بالا و قابلیت اجرای انواع تکنیکها، از جمله مضرابنوازی، ریز، ترمولو و... به یکی از پرمخاطبترین و محبوبترین سازهای ایرانی تبدیل شده است. سنتور، سازی خوشصدا و ظریف، از دیرباز در موسیقی ایرانی جایگاه ویژهای داشته و نغمههای دلانگیز آن در تار و پود فرهنگ و هنر این سرزمین ریشه دوانده است. قدمت این ساز کهن به دوران باستان باز میگردد و در گذر زمان، تحولات و دگرگونیهای متعددی را به خود دیده است. در این فرصت، تاریخچه کامل سنتور را مرور میکنیم و با ریشهها، تحولات و نقش این ساز در موسیقی ایرانی آشنا خواهیم شد.
نگاهی به تاریخچه کامل سنتور
بررسیها و پژوهشهای انجام شده در زمینه تاریخچه کامل سنتور نشان میدهد که سنتور از کهنترین سازهای ایران به شمار میرود. کهنترین نشانهی حضور این ساز، نقش برجستهای بر روی سنگتراشیهای آشور و بابلیان (حدود 559 پیش از میلاد) است. در این نقش برجسته، یک مراسم تشریفاتی به تصویر کشیده شده که در دست یک نوازنده، ساز سنتوردیده میشود. نام سنتور در کتب کهن و آثار موسیقیدانان برجستهای همچون ابونصر فارابی و ابن سینا نیز به چشم میخورد. برخی بر این باورند که ساخت این ساز را باید به فارابی نسبت داد.
سنتور به شکل ذوزنقه و از جنس چوب تراشیده میشود و رایجترین نوع آن دارای ۷۲ سیم میباشد. سیمها بر روی ۱۸ خرک که در دو ردیف ۹ تایی در سمت چپ و راست ساز قرار گرفتهاند، نصب میگردند. برای نواختن سنتور از دو مضراب چوبی استفاده میشود. بر خلاف دیگر سازهای زهی، در نواختن سنتور، سیمها با مضراب بهطور مستقیم کنده نمیشوند، بلکه مضراب به لبهی سیم ضربه میزند و ارتعاش ایجاد شده، صدا را تولید میکند.
با توجه به تاریخچه کامل سنتور، این ساز دستخوش تحولات متعددی قرار گرفته است. از جمله این تحولات میتوان به ابداع ساز "طوفان" توسط عبدالقادر مراغهای اشاره کرد. طوفان سازی شبیه به سنتور بود با این تفاوت که برای هر نت، تنها یک تار میبستند و با جابجا کردن خرکها آن را کوک میکردند. در دوره قاجار، سنتور تا حدی به فراموشی سپرده شد و تار، تنبک و کمانچه سازهای غالب آن دوره بودند. با اینحال، در سالهای اخیر شاهد احیای این ساز و پویایی و شکوفایی آن در عرصه موسیقی ایرانی بودهایم.
تحولات سنتور در گذر زمان
تاریخچه کامل سنتور گویای تنوع شگفتانگیز سبکها و مکاتب مختلف این ساز اصیل ایرانی است. از جمله این مکاتب میتوان به مکتب اصفهان، تبریز، شیراز و... اشاره کرد. هر کدام از این مکاتب، شیوه نوازندگی و ویژگیهای خاص خود را دارند.
سنتور، سازی اصیل ایرانی، در طول تاریخ تحولات متعددی را از نظر تعداد خرکها، کوک و گستره صوتی تجربه کرده است. در گذشته، سنتور با 12 خرک و 24 سیم (12 سیم بم و 12 سیم زیر) ساخته میشد و به آن "سنتور 12 خرکی" میگفتند.
امروزه شاهد تنوع در ساخت سنتور هستیم، بهطوری که مدلهای 9 خرک، 10 خرک و 11 خرک نیز رواج یافتهاند. محبوبترین نوع آن، "سنتور 9 خرک" است که به "سنتور سل کوک" معروف است و نتهای ردیف موسیقی ایرانی بر پایه کوک آن نوشته شدهاند. کوک "راست کوک" دیگر نوع رایج کوک در سنتور 9 خرک است که در این حالت، سیمها از پایین به ترتیب می-فا-سل کوک میشوند و برای اجرای گروهی و ارکستری مناسبتر است. در دو دهه اخیر، برای رفع محدودیتهای فواصل کروماتیک و افزایش اصوات بم، شاهد ساخت دو نوع سنتور با تعداد خرک بیشتر هستیم.
- سنتور کروماتیک: این سنتور همان محدوده صوتی سنتور معمولی را دارد، اما تعداد خرکها و اصوات کروماتیک آن بیشتر است.
- سنتور کروماتیک بم: میدان صوتی این سنتور یک پنجم بمتر از سنتور کروماتیک است و گستره آن به سه اکتاو و نیم میرسد.
در هر دو نوع سنتور کروماتیک، هر صدا توسط سه سیم همکوک تولید میشود و به عبارتی، روی هر خرک سه سیم قرار گرفته است. از هر دو نوع سنتور کروماتیک و کروماتیک بم در اجراهای همنوازی استفاده میشود و حضور آنها در تکنوازیهای سنتور نیز رو به افزایش است. این تحولات نشاندهنده تلاش مستمر هنرمندان و سازندگان برای گسترش امکانات موسیقیایی سنتور و پاسخ به نیازهای نوین میباشد. تنوع موجود در کوکها و تعداد خرکها، به نوازندگان امکان خلق فضاهای صوتی جدید و اجرای قطعات متنوعتر را میدهد.
نقش سنتور در موسیقی ایرانی
حال که به بررسی تاریخچه کامل سنتور پرداختیم، قصد داریم با نقش آن در موسیقی ایران بیشتر آشنا شویم. سنتور از گذشته تا به امروز، نقش مهمی در موسیقی ایرانی ایفا کرده است. این ساز در انواع مختلف موسیقی ایرانی، از جمله ردیف دستگاهی، موسیقی سنتی، موسیقی نواحی و... کاربرد دارد. نوازندگان چیره دست و نامداری همچون محمدصادق خان، علیاکبر شاهی، سماع حضور، حبیب سماعی، حسین صبا، ابوالحسن صبا، فرامرز پایور، محمد حیدری، مجید کیانی، پرویز مشکاتیان، داریوش صفوت، حسین ملک، فضلالله توکل، منصور صارمی، مجید نجاحی، ارفع اطرایی، سوسن دهلوی، رضا شفیعیان، پشنگ کامکار، جواد بطحایی، اردوان کامکار، محمد رضا شجریان و سیامک آقایی با نواختن هنرمندانه این ساز را به بهترین نحو به دنیا معرفی نمودهاند. در کنار نوازندگان، سازندگان چیره دستی همچون محمدرضا ایلدار ژاله و داریوش سالاری نیز در ساخت و ارتقای این ساز نقشآفرینی کردهاند.
سنتور بهعنوان یکی از سازهای اصیل و ملی ایران، گنجینهای ارزشمند در فرهنگ و هنر این سرزمین به شمار میرود. صدایی دلنشین، ظاهری زیبا و تنوع و ظرافت در نواختن، از جمله ویژگیهایی هستند که این ساز را به یکی از محبوبترین سازهای ایرانی تبدیل کردهاند. یادگیری و نواختن سنتور، علاوه بر لذت معنوی و زیباییشناسی، فواید بسیاری برای ذهن و روح انسان دارد. این ساز به تقویت حافظه، افزایش تمرکز و خلاقیت و پرورش روحیه کمک میکند. با توجه به قدمت، اصالت و نقشآفرینی مهم سنتور در موسیقی ایرانی، حفظ و احیای این گنجینه ملی و انتقال آن به نسلهای آینده، امری ضروری و واجب است.
گسترش در جهان
با توجه به تاریخچه کامل سنتور، قدمت آن به هزاران سال پیش میرسد. سنتور تنها در مرزهای ایران زمین نمانده و آوازه دلنشین آن به گوش جهانیان نیز رسیده است. این ساز کهن، با گذر زمان، سفری پرفراز و نشیب را در پهنه گیتی پیموده و در سرزمینهای مختلف، نامها و سبکهای گوناگونی به خود گرفته است.
گمان بر این است که سنتور زادگاهش ایران بوده و از این سرزمین به دیگر نقاط جهان معرفی شده است. شواهد نشان میدهد که این ساز در دوران باستان در بین مردم بینالنهرین رواج داشته و سپس به ایران و سایر نقاط خاورمیانه و آسیا راه یافته است.
سنتور در هر سرزمینی که ریشه دوانده، نام و گویشی خاص به خود گرفته است. در انگلستان به آن "باتر فلایها"، در چین "یان کین"، در اروپای شرقی "دالسی مر"، در هندوستان "سنتور"، در آلمان و اتریش "مک پر"، در کامبوج "فی" و در آمریکا "زیتر" میگویند. هرچند نامها متفاوت هستند، اما وجه تشابههایی در ظاهر و نحوه نواختن این ساز در سرزمینهای مختلف دیده میشود.
علاوه بر خاورمیانه و آسیا، سنتور در برخی از کشورهای اروپایی و قفقاز نیز رواج دارد. در کشورهایی مانند ارمنستان و گرجستان، این ساز بهعنوان یکی از سازهای ملی شناخته میشود.
سنتور در گذر زمان، در سرزمینهای مختلف، دستخوش تغییراتی در ظاهر و نحوه نواختن شده است. برای مثال، سنتورهای عراقی، هندی، مصری و ترکی، سیمهای بیشتری نسبت به سنتور ایرانی دارند. همچنین، در هر منطقه، سبک و مکتب خاصی برای نواختن این ساز شکل گرفته است. سنتور در موسیقی نواحی مختلف جهان، از جمله ایران، ارمنستان، گرجستان، هندوستان و... نقش مهمی ایفا میکند. این ساز در انواع مختلف موسیقی، از جمله ردیف دستگاهی ایرانی، موسیقی سنتی، موسیقی نواحی و... کاربرد دارد.
تاثیر سنتور بر ساخت سازهای دیگر
سنتور، سازی اصیل و کهن در موسیقی ایرانی، با قدمتی دیرینه، نه تنها در غنیسازی فرهنگ موسیقی این سرزمین نقش بیبدیلی را ایفا کرده، بلکه در تکامل و ساخت برخی سازهای دیگر نیز اثرگذار بوده است. یکی از بارزترین نمونههای این تاثیر، پیانو میباشد. شباهتهای ظاهری و ساختاری بین این دو ساز، از جمله چیدمان سیمها بهصورت افقی و استفاده از خرک برای جداسازی نتها، گواه این مدعاست.
برخی از مورخین موسیقی بر این باورند که ایده اولیه ساخت پیانو از سنتور الهام گرفته شده است. در واقع، شواهدی وجود دارد که نشان میدهد نخستین پیانوها، که به "پیانو فورت" معروف بودند، از نظر ظاهری شباهت زیادی به سنتور داشته و مکانیسم عملکرد آنها نیز تا حدودی مشابه میباشد. علاوه بر این، سنتور در گسترش و پویایی موسیقی ایرانی نقش پر رنگی ایفا کرده و همین امر به تبادل و تلفیق این موسیقی با فرهنگهای دیگر از جمله موسیقی اروپایی نیز یاری رسانده است. تاثیر سنتور بر پیانو محدود به شباهتهای ظاهری و ساختاری نمیشود، بلکه در نحوه نوازندگی و تکنیکهای اجرایی نیز میتوان ردپای این ساز ایرانی را مشاهده کرد. بهعنوان مثال، استفاده از مضراب در نوازندگی سنتور، شباهتهایی به تکنیک "لگاتو" در پیانو دارد که در آن نتها به صورت پیوسته و روان نواخته میشوند.
در نهایت، میتوان گفت که سنتور، بهعنوان یکی از سازهای اصیل ایرانی، نه تنها در غنیسازی موسیقی این سرزمین نقشی بیبدیل ایفا کرده، بلکه در تکامل و ساخت برخی سازهای دیگر، از جمله پیانو، نیز اثرگذار بوده است. این تاثیر، نشاندهنده عمق و غنای فرهنگی موسیقی ایرانی و همچنین ظرفیت بالای آن برای تعامل و تبادل با سایر فرهنگها است.