مقدمه
ساز عود با ویژگیهای منحصر به فردش، در موسیقی سنتی خاورمیانه و شمال آفریقا جایگاه ویژهای دارد. این ساز تاثیرات عمیق و گستردهای بر موسیقی غربی نیز گذاشتهاست. تاریخچه ساز عود، به دوران باستان بر میگردد. این ساز طی قرنها با تغییرات و تحولاتی همراه بوده که باعث شکلگیری و گسترش آن در فرهنگهای مختلف شدهاست. در این فرصت، قصد داریم به بررسی دقیق تاریخچه ساز عود از تمدن باستانی سومر تا ایران بپردازیم و نحوه تاثیرگذاری آن بر موسیقی جهانی را تحلیل کنیم.
تاریخچه ساز عود به تمدنهای باستانی سومر و ایران بازمیگردد.
تاریخچه ساز عود
برای درک بهتر تاریخچه ساز عود لازم است نگاهی دقیق به دورانهای مختلف تاریخ باستان و تاثیرات آن بر این ساز داشته باشیم.
ساز عود، به عنوان یکی از قدیمیترین و پراهمیتترین سازهای زهی در تاریخ موسیقی جهان، داستانی پرفراز و نشیب را در خود جای دادهاست. این ساز به نامهای دیگری همچون بربت (بربط) و رود نیز شناخته میشود. عود در طول تاریخ، نقش کلیدی در شکلگیری و تحول موسیقی در خاورمیانه، شمال آفریقا و حتی اروپا ایفا کردهاست.
تاریخچه ساز عود به حدود پنج هزار سال پیش و تمدن سومر باز میگردد. در این دوران، بربت در شهر اور و دیگر مناطق سومری بهعنوان یک ساز زهی زخمهای محبوب بود. این ساز در نگارههای به جا مانده از تمدن سومر و بابل به تصویر کشیده شده و نشاندهنده اهمیت آن در زندگی موسیقایی آن دوران است. در تمدن سومر، بربت بهعنوان یک ابزار موسیقایی با ساختار ابتدایی ولی موثر شناخته میشد و نقش مهمی در مراسمها و آیینهای مذهبی و اجتماعی ایفا میکرد.
با گذشت زمان، ساز عود به دیگر نقاط خاورمیانه، از جمله مصر باستان، منتقل شد. در نگارههای مصری به جا مانده از 2 هزار سال پیش، تصاویری از نوازندگان بربت مشاهده میشود که نشاندهنده گستردگی و محبوبیت این ساز در دوران باستان است. بربت بهعنوان یک ساز زهی با کاسهای بزرگ و دستهای کوتاه، در مراسمها و در میان طبقات مختلف اجتماعی مورد استفاده قرار میگرفت.
نوازندگان عود مصری با عودهای گردنبلند. نقاشی دیواری از مقبره نبامون، یکی از اشرافزادگان سلسله هجدهم مصر باستان (حدود ۱۳۵۰ قبل از میلاد)
تاریخچه ساز عود در ایران پیش از اسلام
ساز عود در دورانهای مختلف و در نقاط مختلف جهان به شکلهای متفاوتی وجود داشته و در ایران پیش از اسلام با نام بربت شناخته میشد. در دوران هخامنشیان، ساز عود به ایران باستان منتقل و به یکی از سازهای مهم در این دوره تبدیل گشت. در دوران هخامنشیان، این ساز بربط نام داشت و در جشنها، مراسمها و آیینهای مذهبی مورد استفاده قرار میگرفت. با توجه به اشتراکات فرهنگی و هنری میان ایران باستان و تمدن سومر، این دوره شاهد تبادلات گستردهای در زمینه فرهنگ، صنعت و هنر بود. تصرف مصر توسط کمبوجیه و حکومت داریوش بزرگ بر مصر در اوایل تشکیل سلسله هخامنشیان، نیز به تبادلات فرهنگی میان ایران و مصر دامن زد. این تعاملات به تبادل دانش، هنر و صنعت میان دو تمدن بزرگ منجر شد و تاثیرات متقابلی را در زمینههای مختلف، از جمله موسیقی، به همراه داشت. این تبادلات فرهنگی میتواند بر گسترش سازهایی مانند بربت و تغییرات آن تاثیرگذار باشد.
دوران ساسانیان اوج رواج ساز بربت در تاریخ ایران باستان شناخته میشود. در این دوران، ساز بربت به یکی از ارکان اصلی موسیقی ایرانی تبدیل شد و در محافل مختلف، از جمله در دربارها و جشنهای سلطنتی، بهطور گستردهای مورد استفاده قرار میگرفت. گزارشهای تاریخی و آثار هنری به جا مانده از این دوران، نشاندهنده جایگاه ویژه ساز بربت در موسیقی و فرهنگ ساسانی هستند. از آنجایی که ساسانیان به هنر و فرهنگ خود اهمیت زیادی میدادند، ساز بربت در این دوران به شکلی گستردهتر و متنوعتر نسبت به دورههای پیشین استفاده میشد.
صحنه ضیافتی هلنیستی از قرن اول میلادی، هدا، گاندارا. ساز عود کوتاهگردن و دو سیمه در دست نوازنده در سمت راست تصویر
تاریخچه ساز عود در ایران پس از اسلام
با ورود اسلام و گسترش خلافت اسلامی، ساز بربت به عربستان و سایر کشورهای تحت حکومت منتقل شد. در دوران اسلامی، این ساز تحتتاثیر فرهنگهای مختلف، به ویژه در خاورمیانه و شمال آفریقا، تغییرات و تحولات زیادی را تجربه کرد. در این دوران، بربت با نام عود شناخته و به تدریج در سراسر جهان اسلام گسترش یافت و به تدریج جایگزین سازی به نام «مزهر» شد.
یکی از نقاط عطف در تاریخچه ساز عود، ورود آن به اندلس در زمان حکومت عبدالرحمان دوم بود. عبدالرحمان دوم، که بهخاطر علاقهاش به موسیقی شناخته میشد، نوازنده مشهور به نام کمالالدین زریاب را از خاورمیانه به اسپانیا دعوت کرد. زریاب با افزودن تغییرات و اصلاحاتی به ساز عود، آن را به شکلی مدرنتر و تکاملیافتهتر تبدیل کرد که با مرور زمان به ساز گیتار امروزی تبدیل شد. این تغییرات بهطور قابلتوجهی بر موسیقی اروپایی تاثیر گذاشت و ساز عود به یکی از ارکان مهم موسیقی غربی تبدیل گشت.
مجسمهای سفالی متعلق به قرن یازدهم یا دوازدهم میلادی که یک نوازنده عود را نشان میدهد.
احیای ساز عود در دوران معاصر
در دوران قاجار و اوایل دوران پهلوی، ساز عود بهدلایل مختلفی، از جمله تغییرات در سلیقه موسیقایی و ورود سازهای غربی، نقش کمتری در موسیقی ایرانی پیدا کرد. در این دوره، سازهایی مانند تار و سهتار جایگاه برجستهای در موسیقی سنتی ایران یافتند، در حالی که عود بیشتر در موسیقی عربی و ترکیهای حفظ شد و مورد استفاده قرار گرفت.
از سوی دیگر در دنیای عرب، ساز عود همچنان بهعنوان یکی از ارکان اصلی موسیقی باقی ماند و نوازندگان بزرگی مانند فرید الاطرش و ام کلثوم به احیای این ساز و ارتقای آن کمک کردند. تاثیرات موسیقی عربی و نوازندگان برجسته آن به تدریج موجب شد تا علاقه به این ساز در میان نوازندگان ایرانی دوباره افزایش یابد و زمینهساز احیای عود در ایران شود.
احیای ساز عود در ایران بهطور جدی از دهه ۱۳۴۰ شمسی (دهه ۱۹۶۰ میلادی) آغاز شد. در این دوره، با تاسیس هنرستان عالی موسیقی و تاکید بر احیای موسیقی سنتی ایران، تلاشهایی برای بازگرداندن سازهایی که از صحنه موسیقی ایران حذف شده بودند، صورت گرفت. در این میان، اساتیدی چون اکبر محسنی، یوسف کاموسی و منصور نریمان نقش بسیار مهمی در احیای ساز عود ایفا کردند. این نوازندگان با بهرهگیری از تکنیکهای جدید و منابع آموزشی متنوع، به احیای ساز عود پرداختند و شیوههای نواختن آن را بهروز رسانی کردند.
منصور نریمان، که بهعنوان پدر عود ایران شناخته میشود، با مطالعه و پژوهش در موسیقی عربی و ترکی، تکنیکهای نوازندگی ساز عود را بهبود بخشید و تلاش کرد تا این ساز را با موسیقی سنتی ایران هماهنگ کند. او کتابهایی در زمینه آموزش عود تالیف کرد که بهعنوان منابع اصلی برای آموزش این ساز مورد استفاده قرار گرفتند. نریمان با برگزاری کنسرتها و تدریس در هنرستان عالی موسیقی، نسل جدیدی از نوازندگان عود را تربیت کرد که تاثیرات عمیقی بر موسیقی معاصر ایران داشتند. این تلاشها موجب شد تا عود در موسیقی معاصر نیز بهعنوان یک ساز مهم و تاثیرگذار شناخته شود.
امروزه ساز عود بهعنوان یکی از ارکان اصلی موسیقی ایرانی محسوب میشود.
نامگذاری ساز عود
نامگذاری ساز عود نیز موضوعی جالب و پیچیدهاست. در زبان عربی، واژه عود به معنای چوب میباشد و این نام بهدلیل ساختار چوبی ساز به آن اطلاق شدهاست. برخی پژوهشگران معتقدند که نام عود ممکن است از واژه فارسی رود بهمعنای سیم گرفته شده باشد. زیرا این واژه بهنوعی به ساختار سازهای زهی نیز اشاره دارد. دیدگاههای دیگری نیز وجود دارد که نام بربت را از ترکیب دو واژه "بر" به معنی سینه و "بت (بط)" به معنی مرغابی دانستهاند. زیرا فرم کلی ساز شباهت زیادی به مرغابی دارد. با اینحال، برخی پژوهشگران معتقدند که نام بربت برگرفته از نام نوازنده مشهور باربد میباشد که در دربار خسرو پرویز به نواختن این ساز پرداخته بود و آوازهاش بر روی ساز ماندگار شدهاست.
ویژگیهای ساختاری و صدای ساز عود
ساز عود با ویژگیهای ساختاری خاصی طراحی شدهاست. این ساز کاسهای بزرگ و گلابیشکل دارد که از چوب ساخته شده و دارای پنجرههای مشبک میباشد. دسته ساز کوتاه و فاقد دستان است و سیمهای آن شامل 10 سیم یا پنج سیم جفتی هستند. سیمهای جفت با یکدیگر همآوا میشوند و هر یک از سیمهای دهگانه، یک گوشی مخصوص به خود دارد.
صدای ساز عود، بم، گرم و جذاب است و به خوبی میتواند نقش تکنواز و همنواز را ایفا کند. مضراب این ساز از پر مرغ، طاووس، شاهپر عقاب و حتی پر لاشخور تهیه میشد، اما در دوران معاصر، نوازندگان از مضرابهای پلاستیکی استفاده میکنند. صدای بربت یک اکتاو پایینتر از نت نوشته میشود. این ویژگی به نوازندگان امکان میدهد که با انعطافپذیری بیشتری به نواختن ساز بپردازند.
جمع بندی
تاریخچه ساز عود، که از تمدن سومر تا دوران معاصر گسترش یافته، نمایانگر یک سفر فرهنگی و موسیقایی پیچیده و پر افت و خیز میباشد. این ساز با تاثیرات خود بر موسیقیهای مختلف و تحولات گوناگون، نقش مهمی در تاریخ موسیقی جهان ایفا کردهاست. از خاستگاههای باستانی آن تا تحولات در اروپا و احیای معاصر، ساز عود همچنان بهعنوان یکی از ارکان مهم و تاثیرگذار در دنیای موسیقی باقی ماندهاست. مطالعه تاریخچه ساز عود نه تنها به درک عمیقتری از تحولات موسیقی کمک میکند، بلکه نمایانگر پیوندهای عمیق فرهنگی و هنری میان تمدنهای مختلف میباشد.