مقدمه
تار، سازی زهی و اصیل ایرانی، با صدایی گرم و دلنشین، از دیرباز در فرهنگ و هنر این سرزمین ریشه دوانده و همواره یار و همراه مردم ایران در غمها و شادیها بوده است. نواهای دلانگیز ساز تار، نغمهای از تاریخ پرفراز و نشیب ایران را به گوش جان شنونده میرساند و گویی حماسهها، عشقها و شور و شعور این مرز و بوم را در تار و پود خود تنیده است. در این فرصت قصد داریم گذری بر تاریخچه کامل ساز تار داشته باشیم تا با این ساز خوشصدا بیشتر آشنا شویم.
تاریخچه کامل ساز تار
تاریخچه کامل ساز تار
تار واژهای اصیل فارسی است که به معنای رشته یا نخ به کار میرود. ریشه این واژه را میتوان در زبان اوستایی و در واژه تاثرا به معنی رشته جستجو کرد. کاربرد دیگر واژه تار به معنی سیم ساز است. نمونهای از این کاربرد را میتوان در شعر قاسم مشهدی، شاعر سده یازدهم هجری قمری، "رشته عشق چون بگسست، فغان خاموش است / تارِ تنبور چو ببرید، صدایش ببرد" یافت.
تاریخچه کامل ساز تار در گذر زمان به ابهاماتی برمیخورد، اما شواهد و اسناد تاریخی نشان از قدمت دیرینه این ساز در ایران دارد. برخی پژوهشگران معتقدند که تار از نوادگان ساز "رود" یا "عود" در دوره باستان است که در نقاشیها و نگارههای آن دوران به چشم میخورد. عدهای دیگر نیز بر این باورند که تار از طریق جاده ابریشم از آسیای مرکزی به ایران راه یافته و با گذر زمان در این سرزمین تکامل یافته است.
اگرچه اسناد قطعی مبنی بر وجود ساز تار در دوران قبل از صفویه وجود ندارد، اما شواهد از قدمت دیرینه این ساز حکایت دارند. برخی روایات، اختراع تار را به فارابی موسیقیدان و فیلسوف نامدار ایرانی در قرن سوم هجری نسبت میدهند. همچنین در کتاب "راحة الارواح" اثر ابن خلدون مورخ و فیلسوف عرب به سازی به نام "عود بربطی" اشاره شده که شباهتهایی به تار دارد.
دوره صفویه نقطه عطفی بر شکوفایی ساز تار
دوره صفویه نقطه عطفی در تاریخچه کامل ساز تار محسوب میشود. نقاشیهای موجود در کاخ هشت بهشت اصفهان مربوط به این دوره، تصویری از سازی را نشان میدهد که میتوان آن را سلف تار دانست. همچنین شاعران این دوره در اشعار خود از سازی به نام "تار" یاد میکنند.
علاوه بر این، دو نقاشی در شیراز مربوط به سالهای 1155 و 1636 هجری شمسی، تصویری از ساز تار را به نمایش میگذارند. این تصاویر نشاندهنده رواج نواختن این ساز در دوره زندیه، هستند. اگرچه در منابع و اسناد تاریخی مربوط به آن دوره، نام هیچ نوازنده تاری به چشم نمیخورد. احتمال دارد که تار در دوره زندیه با نام دیگری شناخته میشده است.
نوازنده زن دوره صفویه، در پایین و سمت چپ نقاشی در حال نواختن ساز تار
دوره قاجاریه
به تدریج در دوره قاجار، تار بهعنوان یکی از سازهای اصلی موسیقی ایرانی شناخته شد. از این رو دوران قاجار در تاریخچه کامل ساز تار اهمیت ویژهای دارد. در این دوره ساختار ساز تار به شکل امروزی، با کاسه و نقاره شبیه به دو دل روبروی هم و دستهای متصل با شش سیم تکامل یافت. درویش خان استاد موسیقی نامدار، با افزودن سیم ششم به تار، دامنه صوتی آن را گسترش داد و تحولی چشمگیر در این ساز ایجاد کرد. همچنین در این دوره استاد یحیی، سازنده مشهور تار، الگوی منحصربهفردی برای ساخت این ساز ارائه کرد که از نظر ظرافت و زیباییشناسی مورد توجه است.
با توجه به تاریخچه کامل ساز تار در زمانهای قدیم، تار را با نامهای رود یا روت میشناختند که به معنی تار و پرده بود. این نامگذاری بهدلیل استفاده از روده حیوانات در ساخت تار و پردههای آن بود. همانطور که پیشتر گفته شد، در اروپا تار را با نام لوت میشناسند. شکل امروزی تار در دوره قاجار رواج یافته است. در بسیاری از عکسهای قدیمی، تارهایی با نقارهای گرد و کاسهای به شکل و شمایل تارهای آذری با ابعاد بزرگتر در دست عوام دیده میشود. این تارها اگرچه ظرافت چندانی ندارند، اما از شباهت زیادی به تارهای امروزی برخوردار بودند. در این دوره، استادان چیره دستی همچون آقا علی اکبر، آقا حسینقلی و میرزا عبدالله به ساخت تار اشتغال داشتند، اما اوج ظرافت و هنر در ساخت تار را میتوان در آثار استاد فرج الله مشاهده کرد. استاد فرج الله در زمان خود تنها تار ساز مطرح بود و به سفارش بزرگان و شاهزادگان بهخصوص ناصرالدین شاه و ظل السلطان، تار میساخت.
تصویری از نوازندگان دوره قاجار
نوآوری و خلاقیت در ساز تار
تاریخچه کامل ساز تار نشان دهنده نوآوری و خلاقیتهای بسیار بوده است. نوازندگان و آهنگسازان ایرانی از این ساز برای خلق سبکها و فرمهای جدید موسیقی استفاده کردهاند. از جمله نوآوریهای قابل توجه در تار میتوان به تکنیکهای جدید نوازندگی، استفاده از فواصل غیرمعمول و تلفیق تار با سازهای غربی اشاره کرد. تار بر دیگر سازهای ایرانی نیز تاثیر گذاشته است. نوازندگان و سازندگان سازهای دیگر، از جمله سه تار، سنتور، کمانچه و عود، از تکنیکها و ظرافتهای تار در نواختن و ساخت ساز خود الهام گرفتهاند. شباهت ساختاری تار به سهتار، با این تفاوت که سیمهای اول و دوم تار برای تقویت صدا جفت بسته شدهاند، این فرضیه را تقویت میکند.
تار در طول تاریخ، از سازی خاص نوازندگان و درباریان به سازی ملی و فراگیر تبدیل شد و در دل و جان مردم ایران جای گرفت. امروزه، نوای دلنشین ساز تار در جایجای این سرزمین به گوش میرسد و یادآور خاطرات و هویت ایرانیان است. تار در موسیقی ایرانی جایگاهی ویژه دارد و از آن در انواع مختلف موسیقی، از جمله ردیف دستگاهی، موسیقی سنتی، تصنیف و موسیقی کلاسیک استفاده میشود. نوازندگان چیره دست ایرانی، با نواختن تار، نغمههایی حزنانگیز و شادیآفرین خلق میکنند که روح و جان شنوندگان را نوازش میدهد. تار، بیش از آنکه یک ساز باشد، یار و همراه همیشگی ایرانیان در غمها و شادیها بوده است. نغمههای این ساز، خاطرات و هویت این سرزمین را زنده نگه داشته و بهعنوان یکی از ارزشمندترین میراث فرهنگی ایران، به نسلهای آینده منتقل خواهد شد.
استاد فرهنگ شریف
نقش ساز تار در ردیف موسیقی ایرانی
تار بهعنوان یک ساز محوری در تدوین و اجرای موسیقی سنتی ایران نقش اساسی داشته است. بزرگان موسیقی ایرانی همچون میرزا عبدالله، ابوالحسن صبا و جلیل شهناز با تکیه بر ساز تار، نغمههای ردیف را به شکلی بدیع و دلنشین اجرا و به نسلهای بعد منتقل کردهاند. در موسیقی ایرانی، تار و آواز همواره در کنار یکدیگر قرار داشتهاند. صدای گرم و رسای تار، بستر مناسبی برای آواز خواندن فراهم میکند و نوازنده تار با ظرافت و احساس خود، به خواننده در انتقال حس و عاطفه یاری میرساند. از جمله زوجهای نامدار تار و آواز میتوان به استاد محمدرضا شجریان، شهرام ناظری، جلیل شهناز و همایون شجریان اشاره کرد.
ساز تار در اجرای تصنیفها و ترانههای ایرانی نیز جایگاه ویژهای دارد. نغمههای شاد و پرهیجان تصنیفها با نوای دلنشین تار جان میگیرند و ترانههای عاشقانه با ظرافت و لطافت این ساز، به گوش مخاطبان میرسند. علاوه بر این تار در ارکستراسیون موسیقی ایرانی نیز یکی از سازهای اصلی است. وسعت صوتی تار، امکانات فراوانی را برای آهنگسازان در خلق آثار ارکستری فراهم میکند. از جمله آهنگسازان برجستهای که از تار در ارکستراسیون آثار خود استفاده کردهاند حسین علیزاده، فرامرز پایور، محمد و جلیل شهناز شهرت بیشتری دارند.
اجرای استاد محمدرضا شجریان و گروه شهناز
ساختار ساز تار
ساز تار از اجزای مختلفی تشکیل شده که هر کدام نقش اساسی در خلق صدای گرم و دلنشین آن ایفا میکنند.
- کاسه و نقاره: کاسه و نقاره مهمترین بخشهای ساز تار هستند. این دو بخش از جنس چوب توت ساخته میشوند و شکل ظاهری آنها شبیه به دو قلب است که از قسمت انتها به یکدیگر متصل شدهاند. پوست نازک بره، روی قسمت باز کاسه و نقاره کشیده میشود و ارتعاش همین پوست است که صدای تار را به وجود میآورد.
- دسته: دسته تار از جنس چوب فوفل یا گردو است و طول آن حدود ۹۰ سانتیمتر میباشد. در طول دسته، دو نوار استخوانی (معمولا از استخوان شتر یا ماهی) تعبیه شده که به استحکام و زیبایی دسته میافزاید.
- گوشیها: در بالای دسته، گوشیها قرار دارند که برای کوک کردن سیمها استفاده میشوند. جنس گوشیها معمولا از فلز است و با ظرافت و دقت خاصی ساخته میشوند.
- سیمها: تار دارای شش سیم فلزی است که از خرک عبور کرده و به گوشیها متصل میشوند. جنس سیمها از جنس فولاد یا برنج است و هر کدام ضخامت و کوک مخصوص به خود را دارند.
- مضراب: مضراب تار قطعهای نازک از جنس برنج یا پلاستیک است که برای نواختن سیمها استفاده میشود. نوازنده تار با مضراب به سیمها ضربه میزند و ارتعاش آنها را به نغمه تبدیل میکند.
نوازنده تار دوره قاجار
نواختن تار
نوازنده باید با تسلط کامل بر انگشتان خود، سیمها را در جای مناسب فشار داده و مضراب را با ظرافت و دقت به آنها بزند.
- مقامها: مقامها، چارچوب و بنیان موسیقی سنتی ایران را تشکیل میدهند و در نواختن تار نقش اساسی دارند. هر مقام از مجموعهای از نغمهها تشکیل شده که حالتی خاص را در شنونده ایجاد میکند. نوازنده تار با تسلط بر مقامها، میتواند احساسات و عواطف مختلف را در قالب موسیقی به مخاطب منتقل کند.
- آواز و تصنیف: تار در کنار آواز و تصنیف نیز نقش بسیار مهمی دارد. نوازنده تار با ظرافت و احساس خود، آواز خواننده را همراهی میکند و به زیبایی تصنیفها را مینوازد. در این بخش، نوازنده باید به صدای خواننده و لحن تصنیف توجه داشته باشد و با ظرافت و دقت تار را بنوازد تا هارمونی زیبایی بین ساز و آواز یا تصنیف ایجاد شود.
- ردیف: ردیف موسیقی سنتی، گنجینهای از نغمههای اصیل ایرانی است که سینه به سینه به نسلهای بعد منتقل شده است. نوازنده تار با تسلط بر ردیف، میتواند نغمههای اصیل ایرانی را به شکلی بدیع و دلنشین اجرا کند.